گوشی زنگ میخوره....

بهنام: سلام آ ریضا، ( بعد کلی احوال پرسی و جنگولک بازیها) > این گوشی خمیده ها چند میشن قیمتاشون؟!!!

من: کدوم گوشی ها؟!! خو یه اسمی مارکی مدلی ؟!!!

ب: همینا دیگه که صفحه شون خم میشه و ال جی هم هست انگار.... ( بعد دو ساعت آرم و مدل گوشی رو میفهمیم حالا)

همچنان ب: اینا چندن قیمتشون الان؟ میخوام یکیشون رو بردارم دست دومه چند میشه حدودا؟

من: دست دوم؟ برا کیه؟ کی خریده؟ برا چی میخواد بفروشه؟ چند خریده خودش؟

ب: برا همین یاور خودمونه. یه هفته بیشتر نیس. یک  دویست اینا حدودا... 

من: راستش در حد صفره یه چیزایی دورو بر زیادش یه تومن کم کمش دیگه از نهصد تومن بی انصافیه...

اون (یعنی همون بهنام) : چییییییییییییییییی؟!!!! یه تومن؟!!!!!!!! نهصد تومن؟!!!!!! الو الو رضا صدا میاد الو الو.... (پیش یاور هم داره حرف میزنه مستقیم).... قطع میکنه دوباره زنگ میزنه خودش..... 

بهنام: بابا من میگفتم پونصد تومن با هزار تا التماس و اینا اون گفت هفتصد و پنجاه منم گفتم دیگه هفتصد آخرش ... تو الان میگی یه تومن نهصد تومن؟!!!!!!!!!

من: خو بهنام منصفانه اش اینه.... اگه بخوای سرش کلاه بذاری اون یه چیزه دیگه.... ولی میگی یه هفته اس گوشی رو خریده انصافا از نهصد تومن که دیگه خیلی پایینشه کمتر بگی نامردانه اس.... مگه اینکه دوستانه به خودش بگی اول اینه قیمتش ولی به من به این قیمت بده...

بهنام: مثلا من زنگ زده بودم به تو که قیمتو از هفتصد تومن یه کمم بیارم پایین ها.... الان تو دوست منی یا دوس یاور؟!!! یه تومن؟!!!

من: خخخخ.... گفتم که اگه نخوای جانب انصاف و عدالت رو رعایت کنی هر چقدر توانت باشه میتونی کم بدی ولی انصافا خیلی غیر منصفانه و ناجوانمردانه اس به اون قیمتی که تو میگی.... منصفانه ترین قیمت ممکنش که نه اون ضرر کنه نه تو همونه حدودا بیشتر از یه تومن نه کمتر از نهصد هم نه....

بهنام: (با حالتی وا مانده و البته احساس هم کردم رضایتی نسبی ) باشه دیگه اگه تو بگی بخاطر تو دیگه بذار به ما ضرر کنه من خرش کرده بودم والا با اون قیمت.... خخخ

من: به یاور بگو یه شیرینی به من بدهکار....خخخ

بهنام: هن دا مثلا گفتیم زنگ بزنیم به دوستمون هوای ما رو خواهد داشت... (با شوخی)

+ خدا رو شکر که یه خاصیتی که بهش خیلی توجه میکنم همیشه بدون در نظر گرفتن تعصبات و تعلقات شخصی و کروهی و هر چی و هر چی فقط اون چیزی که حرف حق باشه و درستتر رو قبول میکنم... نه صرفا بخاطر اینکه کسی دوستمه، زبانمه، شهرمه و ... به نفعش رای یی بدم یا حرفی بزنم. دست خودم نیست، نمیتونم اینطوری. کاش همیشه بشه همینطور موند و همینطور نگهش داشت :)

++ پر بود از خود تحویل گرفتگی کاذب... میدونم... گاهی وقتها یادآوریه بعضی چیزا به خودمون لازمه... تا هم یادمون نره هم حفظش کنیم :)