نوشته های مستر من

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

حقیقت غریبانه

تکرار غریبانه روز هایت چگونه گذشت...

وقتی روشنیِ چَشم هایت در پشتِ پرده هایِ مه آلودِ اندوه پنهان بود...

با من بگو...

از لحظه لحظه های مبهم کودکی ات...

از تنهایی معصومانه دست هایت...

آیا می دانی که در هجوم درد ها و غم هایت...

و در گیر و دار ملال آور دوران زندگی ات...

حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود؟...

۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مسترمن

با هیچکسم میل سخن نیست...

دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست

موافقین ۴ مخالفین ۰
مسترمن

خواب خوب، حس خوب، پیام خوب :)

سلام..
دیشب خوابت رو دیدم..
خواب دیدم اومدی..
داری میای ینی... دل تووو دلم نیس... من نمیدونم چرا خوابامو توی خونه قبلیمون میبینم :|
داشتم میومدم [....] ک باهم بریم کافی شاپ...
ساعت یه ربع به ۹ شب شده بود هنو نیومدی بودی :/ تو راه بودی..
خوب بود...
: ))
+ یه پیام دوست داشتنی که امروز واسم اومد :)
++ من تا حالا کافی شاپ نرفتم :)
۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مسترمن