نوشته های مستر من

Hello Mr man

آخرینی ترین حرف اولم هست که میخواهم بنویسم :|

فقط میتونم بگم متاسفم

برای همه چیزهای از دست رفته با وضعیت نامعلوم.

ولی اما اینجا...

اینجا خانه ای دگر است

از نوعی دیگر

خوش آمدی قدیمی ترین تازه کار فضای مجازی نوشته ها :)

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسترمن

:):

بعضی وقتا اینجوری ایی : 

:):

نمیدونی چه حالی داری :|

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسترمن

یادداشت

صبح از خواب بلند شدم دیدم مامان یه یادداشت نوشته گذاشته رو لپ تاپ :

سلام آقا رضا ضمن تبریک میلاد هشتمین اختر تابناک ولایت و امامت علی بن موسی الرضا

لطفا نان بخر

- - - - - - - - - - - - -

+ مامانه ما داریما 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسترمن

زادروز

چشمانت را که باز میکنی احساس متفاوتی داری

خاص تر از تک تک زمان های دیگر

آسمانی آبی تر از همیشه، آفتابی مهربانتر و نسیمی ملایمتر

خیره به برگ های روی درختی هستم که چند روزی بیش به عمرشان نمانده است

برگ هایی که از این پس صدایشان را از زیر پاهایمان خواهیم شنید

پاهایی که دیگر عادت کرده اند به شکستن

شکستنی که برخلاف برگ های روی درخت دیگر برای ما زمان خاصی ندارد

درختی که شکسته شد تا رویش نوشته شود:

 "تولدت مبارکای کسی که در زمان شکستن بدنیا آمدی

و خوب فهماندند به تو معنای شکستن را ...

درحالی که تو همچنان خنده بر لبانت داری تا مبادا کسی آگاه شود

زمانی خاص که مرزی بین زندگی و مرگ قرار گرفت 

تا به همگان بشناساند شاه ماه سال را که بدرستی شهریورماه نام گرفت

قدر تک تک سبزترین برگ های روی درختان را بدانید 

چرا که شهریور آخرین محافظ و تکیه گاه طبیعت است ...

شهریوری که نه همچون مرداد رفیق نیمه راه بود و نه چون مهر، مهر را با مرگ معنا کرد

شهریوری باشید...

24 شهریور 1392

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسترمن

درد...

درد دارد...

وقتی همه چیز را میدانی...

و فکر میکنند نمیدانی...

وغصه میخوری که میدانی ...

و می خندند که نمیدانی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسترمن